هر شب تو رویای خودم ، آغوشت رو تن می کنم ... ! 


آینده ی این خونه رو با ـــشمعـــــ روشن می کنم .. ! 

:|

هنوزم می شه قربانی این وحشت منحوس نشد ... ! هنوزم می شه تسلیم شب ُ اسیر کاووس نشد ! 

فردا تولدمه ولی هیچ حسی ندارم ! 

این طور گند می زنن به حال آدما ... ! 

خواب او را می دید و روی شانه های  من هق هق میکرد