بعد مدت ها !

نمی خواستم برم رفتم 

پشیمونم از این که رفتم 

دارم می میرم از عشقت من از عشق تو سر رفتم ! 

بی تو نه صدا مونده ، نه آواز ، نه اشک غزل  ... ! 

زنده ام همین !

اگه این زندگی باشه .. !

دلم می خواد 

عاشق شم 

آخه فکرت شده دنیام 

اگه عاشق شدن درده 

اگه این زندگی باشه 

من از مردن حراسم نیست 

یک حسی دارم این روزا 

شاید مردم حواسم نیست 

اگه این زندگی باشه 

اگه این سهم من از دنیاست 

من از مردن حراسم نیست 

یک حسی دارم این روزا که دارم به خودم می گم 

شاید مردم حواسم نیست 

بعد مدت ها دل نوشته : ... ! 


یک ماه و هفت روز از سال تحصیلی گذشت .. ! 

روز های تکراری از کنار هم می گذرند و من همچنان از این روز هایم متنفرم و می خواهم خیلی زود دیگر روز های آینده را نبینم ... ! 

دوست ندارم .... ، دوست ندارم ، دوستی داشته باشم ... ! 

دوست ندارم دیگر به دوست داشتن کسی ... ! 

اگه واقعآ فکر می کنید که ارزش خوندن این متن رو هم ندارم ! 

ازت خواهش می کنم همین الان این صفحه رو ببند ُ دیگر به این جا برنگرد ! 

من همیشه منتظرت خواهم بود  ولی شما حق انتخاب داری و من به این انتخاب کاملآ احترام می ذارم ... ! 


به قول شاعر  .. ! 


غرورم رو ببخش ، حضورم ُ ببخش ،  منم یک عابرم ، عبورم رو ببخش !! 


خوش باشید ! 


یا حق ... !